برخی مسائل مربوط به صنعت سنگ
مواد اولیه - از نظر وجود ذخایر سنگ در کشور با مشکل جدی روبرو نمی باشیم، ولی به دلیل عدم وجود مدیریت علمی و برنامه ریزی صحیح جهت استفاده از تمام ظرفیت ماشین آلات، عدم انتخاب ماشین آلات مناسب (استفاده از بولدوزر به جای جرثقیل، بیل مکانیکی و...) ، روش استخراج نامناسب و ایجاد ضایعات نامتعارف، تناژ تولید سالیانه کاهش یافته که تامین سنگ خام مورد استفاده در واحدهای فرآوری را گاها دچار مشکل نموده است و نهایتاً سبب افزایش قیمت تمام شده سنگ خام نسبت به رقبا می گردد.
- سنگ خام به صورت موردی و از معادن مختلف توسط واحدهای فرآوری خریده می شود که گاهی این معادن از استان های همجوار نمی باشد، بدلیل ایجاد هزینه بالای حمل و نقل بر قیمت تمام شده محصول اثر می گذارد. و همچنین باعث می شود که رابطه منطقی و سیستماتیک بین معادن و واحدهای فرآوری ایجاد نشود و از خواست ها و انتظارت یکدیگر و در سطحی بالاتر بازار مصرف مطلع نشوند.
- بخش کوچکی از مواد مصرفی در معادن و واحدهای فرآوری از داخل و بخش عمده ای از کشورهای ایتالیا، چین و ترکیه تامین می شود. کیفیت مواد مصرفی تولید داخل نسبت به نمونه های مشابه خارجی پایین می باشد.
فناوری
- در معادن ترکیبی از ماشین آلات داخلی و خارجی مورد استفاده واقع می شود که سهم سرمایه بری ماشین آلات خارجی در سرمایه گذاری ثابت معادن از ماشین آلات داخلی بیشتر است. تمامی ماشین آلات و تجهیزات را می توان در داخل ساخت ولی نسبت به موارد مشابه خارجی از کیفیت پایین تر و قیمت بالاتری برخوردار می باشد.
- به دلیل هزینه بالای خرید ماشین آلات و تجهیزات و نبود نقدینگی، میانگین عمر ماشین آلات مورد استفاده در معادن بالا می باشد. فرسودگی ماشین آلات می تواند سبب افزایش تلفات ماده معدنی در استخراج، بالا رفتن قیمت تمام شده سنگ، پایین بودن کیفیت سنگ و کاهش توان رقابتی شود.
- دانش فنی و روش های استخراج در معادن و واحد های فرآوری سنگ، صرفا از طریق تجربیات بومی حاصل شده است. استفاده از روش های مدرن و آموزش نیروی کار می تواند بهره وری را افزایش دهد.
- عدم استفاده از برخی تکنولوژی های مناسب از جمله اره زنجیری، بیل مکانیکی و جرثقیل در معادن، اره و فیلتر پرس در واحدهای فرآوری که سبب کاهش تولید و بهره وری می شود.
- کمبود ماشین آلات و دانش فنی تولید سنگ های گرانیتی که سبب شده است حدود 80 درصد از سنگ های وارداتی را گرانیت تشکیل دهد.
- ضعف دانش فنی استخراج معادن زیرزمینی
- عدم وجود سیستم نگهداری و تعمیرات و عدم ارائه خدمات پس از فروش ماشین آلات و تجهیزات
محصولات
مسایل موجود دراین بخش کیفیت پایین، قیمت بالا، ضایعات بسیار بالاو ... میباشد:
کیفیت پایین:
عدم استفاده از تکنولوژی های مناسب روز جهان، استفاده از ماشین آلات و تجهیزات فرسوده و دست دوم، عدم سرمایه گذاری مناسب، عدم توجه به ارتقاء سطح مهارت نیروی انسانی و بکارگیری نیروی انسانی ماهر، عدم توجه به استاندارهای جهانی در خصوص استخراج و تولید محصول نهایی موجب کاهش بهره وری در استخراج و فرآوری سنگ تزئینی و نما شده است و کیفیت محصول بدست آمده قابل رقابت با کشورهای دیگر نمی باشد.
قیمت تمام شده بالا:
راندمان پایین تولید به دلیل استفاده از ماشین آلات فرسوده با بازدهی کم، استفاده از نیروی انسانی ناکارآمد با بهره وری کم، هزینه بالای سنگ خام و ... افزایش قیمت محصول را به همراه دارد.
ضایعات بسیار بالا:
عدم احساس نیاز به بازیافت به دلیل وجود ذخایر بالای سنگ، عدم شناخت و کاربری محصولات حاصل از بازیافت در مقایسه با موارد رایج مورد استفاده سبب شده است که با توجه به نقدینگی در مقایسه با تولید به بازیافت اولویت داده نشود.
تهدید کالاهای جایگزین
کالاهای جایگزین نظیر کاشی و سرامیک با توجه به قیمت پایین کاشی و سرامیک نسبت به سنگ، ارزش افزوده بالای کاشی و سرامیک، تنوع رنگ، وزن کمتر، شرایط متنوع تر استفاده نسبت به سنگ و انعطاف پذیری بیشتر کاشی و سرامیک در تولید با توجه سلیقه مصرف کننده می تواند تهدید جدی برای صنعت سنگ تلقی شود.
مقیاس تولید نامناسب
- سهم پایین گرانیت از تولید علیرغم وجود ذخایر زیاد
- بالابودن قیمت تمام شده در مقایسه با رقبای خارجی در اکثر واحدها
- ضعف در تولید بر اساس استانداردهای کشورهای صنعتی
- کمبود نقدینگی برای تولید
- کمبود آب صنعتی و کیفیت نامناسب آن در شهرک های صنعتی و در نتیجه کاهش کیفیت و کمیت تولید
بازار
بخش عمده های از تولید معادن به استان هایی غیر از استان های محل استقرار واحدهای فرآوری منتقل می شوند. واحدهای فرآوری به دو روش عرضه مستقیم و فروش به واسطه ها برای دستیابی به بازار استفاده می کنند. عمده فروش محصولات فرآوری شده در استان های کوچک به خارج از آن استان می باشد سبب می شود ارتباط موثر بین معادن و واحدهای فرآوری به منظور انتقال نظرات و درخواست ها صورت نگیرد.
- عدم شناخت و پایش مستمر بازار
- ضعف اکثر واحدها در بسته بندی محصولات جهت مصارف داخلی و صادرات
- عدم استقرار سیستم مدیریت مشتریان در جهت توسعه و حفظ مشتریان
- ضعف بازاریابی و تجارت الکترونیک
- آشنا نبودن واحدها با قوانین و مقررات تجارت جهانی
- عدم انجام بموقع تعهدات نسبت به مشتریان
- عدم ایجاد و استفاده مناسب از نام تجاری
- عدم حضور فعال در نمایشگاه های بین المللی
- عدم ارتباط بین معادن و واحد های فرآوری و مشتریان
- عدم تعریف درست از نیاز تامین کنندگان و خریداران
نبود مدیریت اطلاعات
یکی از بزرگترین دلایل عدم موفقیت ایران در بخش های مختلف نبود و عدم استفاده از آمارهای مستند، بروز، قابل اعتماد و کاربردی می باشد. به نظر می رسد تهیه بانک بزرگ و جامع اطلاعات مربوط به تولید، مصرف، واردات، صادرات ، عرضه، تقاضا، قیمت، بازیافت، ذخیره، ذخیره استراتژیک، ذخیره معادن با توجه به شرایط موجود و همچنین نیازهای مردم یکی از الزامات اساسی برای توسعه صنعت سنگ ایران است. این بانک از طرفی می تواند با نشان دادن نقاط قوت و پتانسیل ها، مانع از افت توانایی های کمی و کیفی گردد و از طرف دیگر با نمایان ساختن نقاط ضعف به بخش هایی از این صنعت که با سستی یا عدم پیشرفت مناسب و در خور، مواجه است را متمایز و مشخص سازد.
تنگناهای مالی
این تنگناها عبارتند از:
- عدم سرمایه گذاری مناسب و بموقع برای نوسازی ماشین آلات و تجهیزات به دلیل منظور نکردن سهم هزینه استهلاک در قیمت تمام شده
- عدم کفایت میزان تسهیلات اعطایی در مقایسه با میزان سرمایه گذاری مورد نظر
- نرخ بالای بهره بانکی
- کمبود نقدینگی موجود (سرمایه در گردش) برای تولید
- توزیع و تخصیص نامناسب تسهیلات
- عدم امکان استفاده از تسهیلات خارجی به دلیل ریسک سرمایه گذاری در کشور
- محدودیت تعداد سهام داران و شرکا در واحدها
منابع انسانی
این صنعت در منابع انسانی با مسایل زیر روبروست:
- اعمال مدیریت سنتی به جای مدیریت علمی
- پایین بودن سطح تحصیلات و تخصص مدیران و کارکنان واحدها و کمبود نیروی متخصص و ماهر
- نبود سیستم های پشتیبانی و مدیریتی از جمله برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات، بازاریابی و فروش و ...
- عدم وجود مراکز آموزشی تخصصی حرفه ای برای صنعت سنگ
- عدم وجود سازماندهی و ساختار سازمانی مناسب در واحدها
- پایین بودن سطح حقوق و دستمزد باتوجه به محیط کار
- عدم آموزش مناسب کارگران برای استفاده از ماشین آلات جدید
- ضعف مدیریت تشکل های صنعت و عدم وجود تعامل موثر فیمابین واحدها
حمل و نقل
حمل و نقل صنعت سنگ شامل دو بخش است. بخشی از آن مربوط به حمل سنگ خام از معادن به واحد های فرآوری می باشد و بخشی دیگر مربوط به حمل محصولات تولیدی از کارخانه ها به بازار مصرف می باشد که می تواند مسافت های دور و نزدیک را شامل شود. هزینه حمل و نقل با افزایش قیمت حامل های انرژی افزایش یافته است که می تواند تاثیر به سزای در قیمت تمام شده محصول داشته باشد. علاوه برآن شبکه حمل و نقل ناکارآمد به عنوان یک زیرساخت نامناسب می تواند در افزایش قیمت محصول موثر باشد.در کشورهای دارای صنعت پیشرفته سنگبری اکثرا از دستگاه رولر، ترولی، جرثقیل سقفی و آرم کرین و صفحه برگردان اسلب در سالن های سنگبری استفاده می نمایند که تاثیر بسیار زیاد در سرعت عمل و سلامت سنگ دارد.
واردات و صادرات
- ضعف در برنامه ریزی و سازماندهی مناسب برای صادرات و ورود به بازارهای جدید: علیرغم صادرات سنگ تزئینی ایران به 128 کشور، 91 درصد آن مربوط به 5 کشور از جمله چین، کویت، ایتالیا، امارات متحده عربی و تایوان می شود که این موضوع بیانگر این است که صادرکنندگان در این بخش با تمام تلاشی که برای ورود به بازارهای بین المللی انجام داده اند و می دهند متاسفانه نتوانسته اند بازارهای بدست آمده را حفظ نمایند.
- کشورهای هدف صادرات زیاد و پراکنده بوده و صادرات این صنعت را با مشکل مواجه کرده است در صورتی که اگر تمرکز بر کشور های عمده صادراتی باشد این هدف سریعتر محقق می گردد.
- میزان ناچیز صادرات در مقایسه با میزان تولید. (رقمی برابر با 7 درصد تولید در سال 86)
- واردات سنگ بیشتر به صورت فرآوری شده می باشد با توجه به اینکه در ایران واحدهای فرآوری متعددی وجود دارد می توان از این امر جلوگیری کرد.
- صادرات سنگ خام به جای سنگ بریده شده
- عدم ایجاد و استفاده مناسب از نام تجاری
- واردات سنگ بریده شده به جای سنگ خام
تاریخ ارسال : شنبه ۲۵ خرداد سال ۱۳۹۲ | توسط : 237 |پرینت