به
جرات میتوان گفت که سرمایه انسانی عاملی است که بیش از هر عامل دیگری بر
روی رشدو بقای سازمانی تاثیرگذار است.تمام سازمانها به دنبال جذب و از آن
مهمتر حفظ و توسعه بهترین افراد برای انجام فرایندهای جاری و فعالیتهای
آتی خود هستند، تا از این طریق بتوانند اهداف و استراتژیهای از پیش تعیین
شده را محقق سازند.
به همین سبب، سازمانها در هنگام استخدام و یا
انتصاب افراد در شغلها و مناصب بالاتر، سعی میکنند با استفاده از رویهها و فرایندهایی خاص، از استخدام افراد مناسب و برنامهریزی برای توسعه
کارکنان اطمینان یابند.
رعایت تناسب استعدادهای فرد با نیازمندیهای شغل در هنگام انتخاب افراد برای استخدام و انتصاب به مشاغل بالاتر، اهمیت بسیاری دارد.
تحقیقهای وسیع انجام شده در سازمانها نشان می دهند که تنها 17 درصد از
کارکنان با همه توان، استعداد وانگیزه خود درگیر کار هستند، 63 درصد در حد
معمول و در چارچوب حداقل استانداردها و انتظارها کار می کنند و 20 درصد
بقیه (به دلیل عدم تناسب استعداد، تمایل، علاقه و شخصیت خود با شغل) نه
تنها ناراضی و ناراحت هستند بلکه اصرار دارند که ناخشنودی و نارضایتی خود
را به کارکنان دیگر نیز انتقال دهند.
این امر موید آن است که روشها و فرایندهای استخدام و انتصاب نظاممند نبوده و نتیجه آنها تفاوت چندانی با انتخاب تصادفی ندارد.
از
سوی دیگر، همانگونه که سازمانها به شناخت کارکنان خود نیاز دارند تا بر
اساس آن وضعیت نیروی انسانی را بهبود بخشیده و تحولات مثبتی ایجاد نمایند،
افراد نیز برای پیشرفت و نیل به اهداف شغلی، نیاز به آگاهی از سطح
شایستگیهای خود دارند. ا
ین آگاهی سبب میشود که ایشان به نقاط قوت
و قابل بهبود خود و میزان انطباق فعالیتهایشان با اهداف سازمان پی برده و
تمهیدات لازم را برای اثربخشی بیشتر تلاشهایشان به کار ببرند.
در
جهان متلاطم امروزی شرکتهای پیشرو بیش از هر دوره و زمان دیگری به اهمیت و
توجه به کارکنان خود پی بردهاند آنها دریافتند که چگونه میتوان با تاکید
بیشتر بر حفظ و توسعه سرمایه انسانی خود در بالاترین نقطه اقتصاد جهانی جای
گرفت.
سرمایه انسانی کلیدی برای رشد اقتصادی جوامع محسوب میشود و
یک سرمایه مهم و ضروری میباشد که سازمان در جهت رشد و توسعه اقتصادی کمک
میکند و از این نظر میتوان آن را با سرمایهها و داراییهای فیزیکی
سازمان مقایسه کرد.
از آنجا که توانایی و مهارت افراد به عملکرد
بهتر و بهرهوری سازمان کمک میکند انجام هرگونه هزینه در آموزش و توسعه آن
نوعی سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود که سازمان تا مدتها میتواند از
نتایج آن بهره مند شود. دلیل این امر این است که در محیط متغیر و شدیداً
رقابتی امروزی تنها با کمک نیروی انسانی خلاق و نوآور است که میتوان به
مزیت رقابتی دست یافت.
در نتیجه سازمانها باید به سازمانهایی پویا و
یادگیرنده تبدیل شوند تا کارکنانشان با تواناییهایی که از خود بروز میدهند قابلیت انطباق با تغییرات را در عرصه رقابت داشته باشند.
بنابراین توجه به اهمیت سرمایه انسانی نتایجی را به همراه خواهد داشت که عبارتند از:
- سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان یکی از اجزای اساسی سازمان شناخته میشود سبب ارتقا کارکنان میشود.
- با سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی ، کارکنان دانش و مهارتهای لازم را برای خلق محصولات و خدمات جدید بدست میآورند.
- بر بهرهوری کارکنان در محیط کار تاثیر گذار است .
- باعث توانایی درونی شرکت در کسب مزیت رقابتی میشود.
- سبب بهرهوری در اقتصاد ملی میگردد. ( بر بهره وری در اقتصاد ملی تاثیر گذار است)
- سبب رشد اقتصاد ملی میشود
انتهای پیام/